جستجو در:
نقش کلیدی طرحهای زیرساخت دولتی در ارتقای رشد ناخالص ملی و نیل به توسعهیافتگی و همچنین حجم عظیم سرمایهگذاری مورد نیازِ این دست پروژهها، اهمیت اجرای کارا و اثربخش آنها را دوچندان ساخته است. مدیریت موفق این پروژهها و خلق ارزش مطلوب از آنها در جهت منافع عمومی در گرو حاکمیت خوب مجموعه پروژههایی میباشد که در سطحی کلانتر از تک پروژه و در قالب پورتفولیوها اعمال میشود. بهرهگیری از اصول حاکمیت خوب در این سطح، منجر به ارتقای عملکرد پورتفولیو و نتایجی چون تخصیص بهینه منابع به پروژهها در راستای ملزومات استراتژیک سازمان میشود. اما اعمال چنین حاکمیتی در بستر پیچیده دولتی با موانعی افزونتر از بخش خصوصی مواجه است که شناسایی و تحلیل این موانع راه را برای طراحی سیستمهای حاکمیتی متناسب هموار میسازد. برای تحقق این امر از تجارب 18 نفر از صاحبان تجربه با سابقۀ 15 - 25 سال تصدی مسئولیتهای کلیدی تأثیرگذار بر حاکمیت پورتفولیوهای زیرساخت بهرهگیری شد که به عنوان جامعۀ پژوهش و با نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی- توسعهای و از نوع پژوهش کیفی بوده و با استراتژی پدیدارشناسی انجام شده است. دادههای مورد نیاز از راه مصاحبههای نیمهساختار یافته جمعآوری و سپس تحلیل شدند. براساس نتایج پژوهش، موانع حاکمیت خوب پورتفولیوهای پروژههای زیرساخت در پنج گروه شامل موانع کلان راهبردی، موانع کلان ساختاری، موانع رفتاری، موانع سازمانی و موانع اعتباری دستهبندی و در قالب یک الگوی ساختاری سه لایهای ترسیم شدند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |