۲۱ نتیجه برای موفقیت
فریبرز رحیم نیا، سید حسن صادقیان،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده
روند جهانی سازی و شکل گیری فضاهای رقابتی جدید منجر شده است که صادرات نه تنها برای اقتصاد ملی امری ضروری باشد، بلکه برای بقا و رشد بسیاری از شرکت¬ها نیز امری حیاتی تلقی شود. نوع جهت¬گیری استراتژیک شرکت به عنوان یکی از مهم ترین عوامل اثر گذار بر موفقیت صادرات مشهود است. یکی از چارچوب¬های جهت گیری استراتژیک، فعال بودن در مقابل انفعالی بودن است. فعال بودن با درک مدیریتی مبنی بر این که سازمان می تواند از طریق تحلیل نظام مند فرصت¬ها و تهدیدها، مقصدش را تحت تأثیر قرار دهد، تعریف می شود و در مقابل انفعالی بودن بیانگر سطوح پایین تحلیل تقاضا و تحقیق بازار در سازمان است. انتظار می رود که شرکت های صادراتی با جهت گیری استراتژیک فعال، موفقیت بیشتری را در امر صادرات تجربه کنند و همچنین داشتن جهت گیری استراتژیک انفعالی موفقیت صادرات شرکت را مخدوش کند. بر این اساس مدل مفهومی تحقیق تبیین شد و ۴ فرضیه مبتنی بر آن شکل گرفت. از طریق اطلاعات جمع آوری شده به وسیله پرسشنامه ای ۳۴ نمونه ای از جامعه شرکت¬های صادراتی واقع در شهر مشهد و با استفاده از روش تحلیل رگرسیون، نتایجی حاصل شد که نشان می دهد جهت گیری استراتژیک فعال بر موفقیت صادرات و انتظار موفقیت آتی صادرات تأثیر مثبت دارد. از طرف دیگر، تأثیر منفی جهت¬گیری استراتژیک انفعالی بر موفقیت صادرات و انتظار موفقیت آتی صادرات رد شد.
محمد رضا کریمی علویجه، مریم صفایی، محمد مهدی احمدی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
به عقیده بسیاری از صاحبنظران برخورداری یک شرکت از موقعیت متمایز نسبت به سایر رقبا در یک یا چند مورد از عوامل حیاتی موفقیتِ صنعت، فرصت طلایی و استثنایی را جهت کسب مزیت رقابتی برای آن شرکت ایجاد مینماید. بر همین اساس هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی و اولویتبندی عوامل حیاتی موفقیت در صنعت روانکارهای ایران جهت کمک به امر توفیق پذیری سازمانهای فعال در این صنعت میباشد. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادها توصیفی- پیمایشی، ابزار آن مصاحبه و پرسشنامه و جامعه آماری، خبرگان صنعت روانکارهای ایران است. در این پژوهش از مدل تامپسون و استریکلند برای شناسایی این عوامل استفاده شده است. این مدل عوامل حیاتی موفقیت را در هفت بعد مختلف تعریف کرده و برای هرکدام شاخصهایی را مشخص ساخته است. بر اساس آن عوامل پرسشنامه برمبنای روش فرایند تحلیل شبکهای تهیه و در اختیار خبرگان صنعت گذاشته شد. اطلاعات بهدستآمده با استفاده از نرمافزار Super Decision مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت و پنج عامل "تجربه نوآوری در محصول"، "دانش فنی"، "کیفیت تولید"، "دسترسی به مواد اولیه و افزودنی" و "دسترسی به نیروی ماهر" بهعنوان عوامل حیاتی موفقیت این صنعت شناخته شدند. لذا شرکتهایی در این صنعت موفق محسوب میشوند و میتوانند به مزیت رقابتی دست پیدا کنند که بر این عوامل سرمایهگذاری داشته باشند.
المیرا زحمت دوست، علیرضا پویا،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
با وجود محاسن بسیار زیاد برنامهریزی منابع سازمان، بسیاری از سازمانها در فرآیند پیادهسازی این سیستمها با مشکلات فراوانی رو به رو میشوند، شناسایی عواملی که سبب موفقیت پیادهسازی اینگونه سیستمهای برنامهریزی و تولیدی کارآمد میشود میتواند گامی موثر در جهت توسعه سیستمهای اطلاعاتی سازمانها به شمار آید. در این تحقیق با شناسایی شاخصها و چارچوبهای موجود برای پیادهسازی سیستمهای اطلاعاتی سعی شده است که این عوامل ارزیابی گردد. بدین منظور ابتدا با مرور ادبیات، ۲۱ عامل کلیدی موفقیت ERP تدوین و در سه طبقه عوامل سازمانی، عوامل تاکتیکی و عوامل فنی قرارگرفتند که این عوامل در دو فاز قبل از اجرا (عوامل سازمانی) و حین اجرا (عوامل تاکتیکی و فنی) مرحله بندی شدند. روش نوینی با ترکیب نتایج DEMATEL فازی و FMCDM برای ارزیابی روابط علت و معلولی بین عوامل و همچنین پیشبینی موفقیت ERP در دو فاز قبل از اجرا و حین اجرا به کار گرفته شد تا بتوان در هر مرحله در صورت نیاز اقدامات اصلاحی انجام شود. شرکت ایران خودرو خراسان رضوی به صورت مطالعه موردی بررسی و با کمک نظر خبرگان سازمانی مدل ارائه شده مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشاندهنده اهمیت عوامل حمایت و پشتیبانی مدیریت عالی سازمان، مشخص بودن اهداف ، مدیریت تغییر و مدیریت پروژه، آموزش، درگیرشدن کارکنان و وجود زیرساختهای سختافزاری مناسب است و همچنین میزان موفقیت در فاز قبل از اجرا برابر با ۰,۵۷ میباشد که این مقدار کمتر از میزان مورد انتظار برای موفقیت پیادهسازی ERP میباشدکه لزوم اقدامات اصلاحی در عوامل سازمانی را برای موفقیت آشکار می سازد.
آمنه خدیور، محمد علی بابایی زکلیکی، زهرا موسوی کیاسری،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
در طول دهههای گذشته، سیستم برنامهریزی منابع سازمان ،به عنوان یکی از مهمترین پیشرفتها در استفاده از فناوری-اطلاعات شناخته شدهاست. پیادهسازی این سیستم، پروژهای بزرگ و پیچیده است که حجم عظیمی از منابع سازمانی را دربرمیگیرد. شواهدی زیادی وجود دارد که حاکی از شکست این پروژهها است. بنابراین توجه به عوامل موثر در موفقیت و شکست سیستم برنامهریزی منابع سازمان حائز اهمیت است. حاکمیت از جمله عواملی است که در برخی پژوهشها به عنوان عامل اثرگذار بر موفقیت این سیستم معرفی شدهاست. در پژوهش حاضر به بررسی ارتباط مستقیم حاکمیت فناوری اطلاعات و موفقیت سیستم برنامهریزی منابع سازمان پرداختهشد. در این مقاله از مدل پرکاربرد موفقیت سیستمهای اطلاعاتی دیلان و مکلین جهت ارزیابی موفقیت سیستم استفاده شد و با در نظر گرفتن روابط بین ابعاد حاکمیت و همچنین متغیرهای برگرفته از مدل دیلان و مکلین مدل مفهومی و مفروضات پژوهش توسعه یافت. گردآوری داده ها از طریق یک پرسشنامه ۴۹ سوالی و برمبنای پاسخ های کلیه افراد درگیر در پروژههای بسیستم برنامه ریزی منابع سازمان در شرکتهایی از مجموعه مپنا انجام شد. جهت آزمون مدل از رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که حاکمیت فناوری اطلاعات به صورت مستقیم و غیرمستقیم میتواند اثر قابل توجه و معناداری بر موفقیت سیستم برنامهریزی منابع سازمان داشته باشد.
سیدامیرحسین طیبی ابوالحسنی، دکتر بهمن حاجی پور، دکتر علیرضا موتمنی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
در دهه های اخیر، شرکت های دانش محور با تجاری سازی دستاوردهای علمی و فناورانه خود، نقش مهمی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها و به خصوص در جهت اقتصاد مقاومتی ایفا می نمایند. مقاله حاضر به شناسایی مهم ترین ویژگی های شرکت های دانش محور موفق ایرانی پرداخته است. این پژوهش از نظر هدف بنیادی، از نظر نحوه گردآوری داده ها آمیخته و از منظر روش پژوهش، تحلیل محتوا و مبتنی بر مقالات یافت شده در حوزه ویژگی های شرکت های دانش محور ایرانی تدوین شده است. در این مقاله پس از شناسایی ویژگی های استخراج شده و تحلیل شبکه ای متناسب با آن، با استفاده از روش کمی آنتروپی شانون، به تعیین ضریب اثر این ویژگی ها پرداخته شده که نتایج نشان می دهد ۱۴ ویژگی مهم تر این شرکت ها به ترتیب عبارتند از: منابع انسانی شایسته، مدیریت توانمند، توانمندی های پروژه ای و سازماندهی، استراتژی مناسب کسب و کار، مدیریت بهینه منابع مالی، توانمندی های فنی و تولید، توانمندی های بازاریابی و فروش، استراتژی مناسب فناوری، دریافت به موقع مشوق های حمایتی دولت، دریافت کمک های هدفمند از نهادهای حمایتی، شبکه سازی مناسب، استفاده مناسب از زیرساخت ها، توجه شایسته به محیط سازمانی و فعالیت های متمرکز.
آقای دکتر علیرضا امینی، آقای حمیدرضا فتاحی، آقای پیمان دولتشاه،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
این پژوهش به تجزیهوتحلیل نظری این موضوع میپردازد که بنگاههای دانشبنیان باتوجهبه ظرفیت جذب دانشی که دارند و نقش ویژهای که ظرفیت جذب در ایجاد مزیت رقابتی و به طبع آن در انتخاب استراتریهای نوآوری و دستیابی به موفقیت کارآفرینانه دارد، چه استراتژیهای نوآوری را بهکار میگیرند که بیشترین تأثیر را بر موفقیت کارآفرینانه آنها داشته است. جامعه آماری این پژوهش شرکتهای مستقر در مرکز تحقیقاتی اصفهان هستند که با استفاده از نمونهگیری ساده تصادفی ۱۹۶ شرکت انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع شد. برای تحلیل دادهها و بررسی فرضیهها از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد از بین استراتژیهای نوآوری، بهکارگیری استراتژیهای تهاجمی بیشترین تأثیر را بر موفقیت کارآفرینانه شرکتهای دانشبنیان داشته است، همچنین مشخص شد که ظرفیت جذب دانش توانسته بهعنوان میانجی در این رابطه نقشآفرینی کند. از دیگر نتایج این پژوهش، تأثیر ۷/۴۶ درصدی استراتژی نوآوری بر ظرفیت جذب دانش و همچنین تأثیر ۷/۵۱ درصدی ظرفیت جذب دانش بر موفقیت کارآفرینانه بنگاههای دانشبنیان میباشد.
دوره ۹، شماره ۲۰ - ( ۷-۱۳۸۴ )
چکیده
در این مقاله، نتایج بررسی عوامل کلیدی مؤثر بر کاربرد فناوری اطلاعات در سازمانهای دولتی ایران با روش دلفی ارائه شده است. به این منظور ابتدا درباره فناوری اطلاعات توضیحی داده میشود و سپس با ارائه شواهدی از شکست و ناکامی در کاربرد این فناوری در سطح ایران و جهان، مسأله پژوهش تعریف خواهد شد. مرور پژوهشها و مطالعات پیشین در زمینه عوامل موفقیت و شکست کاربرد این فناوری در بخش دولتی و جمعبندی آنها، بخش بعدی مقاله را تشکیل میدهد. در ادامه، روش پژوهش بویژه روش دلفی تبیین و در پایان نیز یافتههای این پژوهش، توصیف و تحلیل میشوند. براساس یافتههای این پژوهش، اعضای پانل دلفی در مجموع ۳۷ عامل را در موفقیت و شکست کاربرد فناوری اطلاعات در سازمانهای دولتی ایران کلیدی تشخیص دادهاند. لازم به ذکر است که به ۲۰ عامل از این عوامل در پژوهشها و مطالعات پیشین در بخش دولتی اشاره شده است و ۱۷ عامل دیگر را اعضای پانل ارائه کردهاند. این عوامل به شش دسته تقسیم شدهاند. در پایان نیز محدودیتها و پیشنهادها ارائه میشوند.
خانم سمیه بخشنده، دکتر حیدر احمدی، دکتر اسماعیل شعبانی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده
عواملهای مختلفی در پیادهسازی موفق سیستم هوش تجاری نقش بازی میکنند. این در حالی است که اغلب عواملهای فناورانه و ابزارگونه هوش تجاری موردتوجه پژوهشگران، مدیران و سرمایهگذاران بوده است. در پژوهش حاضر با بهرهگیری از رویکرد مدیریتی هوش تجاری، عواملهای حیاتی موفقیت پیادهسازی هوش تجاری مرتبط به عوامل انسانی با استفاده از ادبیات و نظرات خبرگان شناسایی و رتبهبندی شدند. به این منظور برای گردآوری دادهها از رویکرد مرور ادبیات تممحور کرسول استفاده شد که از تعداد ۱۲۱ منبع بهعنوان جامعه آماری، تعداد ۳۳ منبع با استفاده از معیارهایی خروج معالعه انتخاب گردید. به این ترتیب خوشهها و عوامل انسانی اثرگذار بر موفقیت هوش تجاری استخراج شدند و مبنایی برای تدوین پرسشنامه مبتنی بر مقایسههای زوجی قرار گرفت. با بهرهگیری از نظرات ده خبره حوزه هوش تجاری برای تجریه و تحلیل دادهها از فن دیمتل که به بهترین وجه روابط تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را نشان میدهد، استفاده شد. روایی محتوا پرسشنامه از راه خبرگان حوزه کسبوکار هوش تجاری و قابلیت اعتماد پرسشنامه نیز به کمک روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد که از بین چهار خوشه عوامل مرتبط با اعضای گروه، عوامل مرتبط با مدیر پروژه، عوامل مرتبط با پذیرش و همکاری کاربران و عوامل مرتبط به سازمان بهتریتب عوامل مرتبط به سازمان و عوامل مرتبط به مدیر طرح از عوامل علی اثرگذار بر دیگر عوامل هستند.
دکتر سجاد پاشایی، دکتر فاطمه عبدوی، دکتر یعقوب بدری آذرین، دکتر سالواتور سین سیمنیو، دکتر مجاهد فیشنه،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
در چند سال اخیر واژه مدیریت ارتباط با مشتری توجه فراوانی را در حوزه بازاریابی و تجارت به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل اثر ابعاد مدیریت ارتباط با مشتری بر موفقیت آن در سازمانهای خدماتی با رویکرد فراتحلیل انجام شد. به این منظور از بین ۶۲ پژوهش انجامشده (از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۸)، ۱۸ پژوهش که از لحاظ روششناختی و هدف پژوهش مورد قبول بود، انتخاب و تحلیل متاآنالیز روی آنها انجام شد. ابزار پژوهش عبارت از فهرست بازرسی متاآنالیز بود. یافتهها نشان داد که سوگیری انتشار در پژوهشهای تحلیلشده نامشهود است. همچنین اندازه تأثیر ابعاد مدیریت ارتباط با مشتری بر موفقیت مدیریت ارتباط با مشتری در سازمانهای خدماتی ۵۹/۰ یافت شد (۰,۰۰۱ Sig:). بر این اساس، مشتریمداری (با اندازه اثرگذاری ۶۰۱/۰) و رضایتمندی مشتریان (بااندازه اثرپذیری ۶۵/۰) بیشترین تأثیر را در مدیریت ارتباط با مشتری داشتند. این اندازه اثر براساس جدول کوهن در حد زیاد قرار دارد. نتیجه میگیریم کسبوکارها بر پایه مشتریمداری و رضایتمندی مشتریان استوار است بهگونهای که گسترش و ارایه خدمات، بدون در نظر گرفتن این اصل نه تنها مشکل، بلکه غیر ممکن است. بنابراین سازمانهای خدماتی باید همه فعالیتها و توانمندیهای خود را متوجه رضایت مشتری کنند، چراکه مشتریان تنها منبع برگشت سرمایه محسوب میشوند.
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۷ )
چکیده
کارآفرینی در ایران پدیده جدیدی است و مطالعات بسیار محدودی در این زمینه خصوصاً در رابطه با موضوع کارآفرینی زنان انجام شده است. علی رغم اینکه اخیراً شاهد افزایش علاقهمندی زنان ایرانی به داشتن مشارکت اقتصادی و اجتماعی و خصوصاً تحصیلات عالی هستیم، ولی در بهره مندی از مشارکت آنان در امور اقتصادی جامعه با مشکلاتی مواجهیمم.
از سوی دیگر، استراتژیهای متفاوت زنان و مردان کارآفرین در راه اندازی و مدیریت کسب و کار و رویکرد متفاوت آنان به موفقیت، منشأ تفاوتهایی در کسب و کارهای آنان می باشد.
لذا به منظور دریافت شناختی کلی از زنان کارآفرین تحصیلکرده دانشگاهی و کسب و کارهای آنان، همچنین شناسایی عوامل مؤثر در راه اندازی موفق کسب و کارهای کارآفرینانه توسط این زنان، مطالعه ای وسیع و ملی در جامعه زنان کارآفرین تحصیل کرده دانشگاهی ایران با استفاده از پرسشنامهای که بدین منظور طراحی و با نظر خبرگان کارآفرینی و انجام پیش آزمون، اصلاح گردید، انجام گرفت. این مقاله به بیان قسمتی از نتایج این مطالعه در ارتباط با استراتژیها و رویکرد زنان کارآفرین دانشگاهی به موفقیت میپردازد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که زنان کارآفرین ایرانی، با برنامهریزی و با هدف ارائه محصولات و خدماتی با کیفیت بهتر، کسب و کار خود را راهاندازی میکنند و داشتن برنامه کسب و کار، نقش مهمی در راه اندازی موفق کسب و کار آنان دارد. همنچنین زنان کارآفرین ایرانی، موفقیت خود را در درجه اول در رسیدن به رضایت شخصی و اثبات شایستگیهای خود و سپس در سودآوری می دانند.
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۷ )
چکیده
شرکتهای مادر، ماهیت متفاوتی در مقایسه با شرکت های تجاری دارند. شرکت مادر با داشتن سیاست مشخص در قبال محصولات و خدمات به حمایت، پشتیبانی و کنترل شرکت های تابعه خود می پردازد. از آنجا که دو شرکت مادر با سبد محصولات و خدمات مشابه، حتی در سطح بین المللی به ندرت یافت می شود، مفهوم رقابت و برنامه ریزی استراتژیک در بین آنها با شرکت تجاری معمولی متفاوت است. این تفاوت در نقش اساسی حمایت و پشتیبانی از شرکت های تابعه به ظهور می رسد. برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی بدین جهت صورت می گیرد تا محور سرمایه گذاری در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباط را با اهداف استراتژیک سازمان همسو نماید. از آنجائیکه هدف استراتژیک و مفهوم رقابت در میان شرکت مادر از شرکت تجاری متداول تک یا چند محصولی متمایز است، لذا مراحل برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی نیز برای شرکت های مادر از فرایند متفاوت تبعیت می کند. این ماهیت متمایز باعث در نظر گرفتن ملاحظات در مراحل برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی می شود. این مقاله با بکارگیری روش ارزیابی متوازن، منابع محدود سرمایه گذاری را روی فرآیندهایی متمرکز می کند که در تحقق اهداف استراتژیک شرکت های مادر نقش اساسی دارند.
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۹ )
چکیده
همراستایی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسبوکار سازمان کار آسانی نیست و آگاهی از حوزهها و عوامل حیاتی برای مدیریت آن نقشی انکارناپذیر در افزایش ضریب موفقیت اقدامات این حوزه خواهد داشت. باتوجه به اینکه مطالعات بسیار محدودی پیرامون عوامل حیاتی موفقیت برای همراستایی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسبوکار سازمان بهعمل آمده است، این مقاله به ارائه نتایج حاصل از مطالعه تجربی خبرگان حوزه همراستایی استراتژیک پیرامون اهمیت نسبی عوامل حیاتی موفقیت مختلفی که بر همراستایی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسبوکار سازمان تأثیرگذار هستند، میپردازد.
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
هدف اصلی این مقاله طراحی و ارائه یک سیستم استنتاج فازی جامع از مجموعه شاخص های مهم و اثر گذار بر موفقیت پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان جهت ارزیابی و ارتقاء پیاده سازی این سیستم در سازمان ها می باشد. بدین منظور شاخص های تاثیر گذار بر موفقیت پیاده سازی و استقرار سیستم برنامه ریزی منابع سازمان پس از بررسی بیش از ۱۸۰ مقاله معتبر داخلی و بین المللی استخراج گردیده و توسط خبرگان این حوزه، مورد بررسی و امتیاز دهی قرار گرفته است. در ادامه با استفاده از رویکرد ایجاد سیستم استنتاج فازی، این سیستم فازی به منظور ارزیابی میزان موفقیت استقرار سیستم برنامه ریزی منابع سازمان طراحی گردیده است. یافته های این پژوهش مشتمل بر شناسایی مهم ترین شاخص های موثر در موفقیت پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان و طراحی سیستم استنتاج فازی جهت ارزیابی میزان موفقیت استقرار این سیستم در سازمان های ایرانی می باشد. سیستم ارائه شده برای سازمان های ایرانی این امکان را فراهم می سازد که با توجه به شرایط داخلی و محیطی خود و بر مبنای مهم ترین شاخص های موثر در پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان، احتمال موفقیت خود را در پیاده سازی سیستم های مدیریت منابع سازمان بسنجند و از این طریق احتمال شکست خود را در اجرای این پروژه کاهش دهند.
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
امروزه لجستیک معکوس یکی از مهمترین مسائل موجود در حوزه زنجیره تأمین است. کنترل فرآیند برگشتی ها در سایه زنجیره تأمین پیشرو سازمانها را قادر می سازد تا از اتلاف هزینه های اضافی جلوگیری نمایند. این مقاله در ابتدا مهمترین فاکتورهای کلیدی موفقیت در صنعت خودرو را که حاصل مصاحبه با خبرگان و نیز مطالعات کتابخانه ای می باشد، معرفی نموده و سپس با استفاده از رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری به بررسی روابط بین این عوامل می پردازد. با استفاده از این روش فاکتورهای محرک که اثرات تشدید کننده ای بر روی سایر متغیرها دارند و نیز متغیرهایی که نسبت به سایر فاکتورها مستقل اند شناسایی می شوند. با تحلیل این فاکتورها ما قادر خواهیم بود عواملی را که دارای قدرت محرک و نیروی وابستگی بالایی هستند شناسایی نموده و بر روی آنها به عنوان اصلی ترین عوامل کلیدی موفقیت تمزکز نمائیم. درنهایت توصیه هایی برای تحقیقات آتی در این زمینه ارائه خواهد شد.
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده
در این تحقیق به منظور ارزیابی موفقیت سیستم برنامه ریزی منابع سازمان یک چارچوب مفهومی بر اساس فلسفه هرمان دویویرد استخراج شده است. با توجه به خصوصیات هر یک از جنبه ها و ارتباط آنها با یکدیگر و همچنین هنجارهای کلانی که بر موفقیت سیستم تاثیر می گذارند، یک چارچوب چند جنبه ای بدست آمده است که به منظور آزمون آن، داده های مورد نیاز جمع آوری شده و مدلهای اندازه گیری و ساختاری مرتبط با مدل تحقیق استخراج شده است. جامعه آماری تحقیق خبرگان دانشگاهی و حرفه ای بوده که از بین آنها تعدادی افراد شناخته شده به صورت هدفمند به عنوان افراد نمونه انتخاب شده اند. نتایج بدست آمده نشان دهنده اعتبار مدل تحقیق بوده و درستی بکار گیری آن در ارزیابی موفقیت سیستم برنامه ریزی منابع سازمان را تایید می کنند. مطابق با نتایج بدست آمده، توجه و تاکید بر همه جنبه های مورد نظر دویویرد و دستیابی به گونه ای هماهنگی و توازن بین آنها در ارزیابی موفقیت سیستم امری ضروری است. در چارچوب نهایی مولفه ها یا هنجارهای کلان موثر بر موفقیت سیستم عبارتند از رهایی، تحقق اهداف و رضایت کاربر. هنجارهای کلان خصلتی چند جنبه ای داشته و میزان تاثیرگذاری جنبه های مختلف در هر یک از آنها محاسبه شده است. مطابق با نتایج این تحقیق، موفقیت سیستم برنامه ریزی منابع سازمان زمانی حاصل می شود که هنجارهای کلان تحقق یافته باشند. تحقق هر یک از هنجارهای کلان مستلزم توجه به همه جنبه های تاثیرگذار می باشد.
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده
سازمان های فعال در حوزه تولید و توسعه نرم افزار در اثر میزان بالای رقابت، نیاز مشتریان مبنی بر شخصیسازی محصولات، فشار برای کاهش زمان تولید و سرعت بالای رشد فناوریهای نوظهور؛ با تغییرات محیطی بالایی رو به رو هستند. لازمه بقای این سازمان ها در فضای پویا، استفاده از متدولوژی تولید و توسعه چابک نرم افزار جهت انطباق سریع تر فرایندها و فعالیتهای کسبوکار با محیط می باشد. به کارگیری موفقیت آمیز این متدولوژی خصوصا در مرحله تحلیل که در آن تحلیل گران به شناخت نیازمندی های مشتری و تعیین معماری سیستم می پردازند، سازمان را در ارائه محصولات در زمان مناسب توانمند می سازد و بدین ترتیب از منظر ایجاد ارزش نقش مهمی برای سازمان دارد. بر این اساس در پژوهش حاضر پس از مطالعه ادبیات تحقیق، عوامل موثر در موفقیت این متدولوژی شناسایی گردید. در ادامه با توجه به اهمیت نقش تحلیل در مرحله بلوغ محصول که نرم افزار در سازمان مشتری استقرار یافته و توسط کاربران استفاده می شود، نسبت به یافتن آن دسته از عواملی که در موفقیت تحلیل این متدولوژی و در مرحله نگهداشت محصول اثرگذار هستند، اقدام گردید. بر اساس تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، پیشنهاد می شود که عوامل موثر بر موفقیت فاز تحلیل متدولوژی چابک در مرحله بلوغ نرم افزار در ۷ طبقه فردی-مشتری، فردی-تحلیل گر، میان فردی، سازمانی، مدیریتی، فرایندی و تکنولوژیک قابل دسته بندی هستند.
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
اعتباری بودن نهاد حقوقی شرکت تجاری، دخالت اشخاص حقیقی را در اداره آن ضروری میکند. تعیین مدیر برای شرکت در این راستا پیشبینی شده است. اداره شرکت مستلزم تعیین حدود اختیارات و وظایف مدیر است تا از خودسری اجتناب شود. جدیدترین وظیفهای که برای مدیر شرکت در جهت اداره بهتر شرکت پیشبینی شده، «ارتقای موفقیت شرکت» است که ابتکار قانونگذار انگلیس است. رویکردهای «تقدم سهامداران» و «ذینفعان» در حاکمیت شرکتی مطرح است و قانونگذار انگلیس در مقرره جدید سعی کرده است تعادل را بین دو رویکرد برقرار کند. در این راستا محور را در جلب منافع سهامداران قرارداده و رعایت مؤلفههایی را نیز در راستای تحقق اهداف دیگر بر مدیران الزام کرده است. در حقوق ایران چنین وظیفهای سابقه ندارد و به دلیل فقدان ضمانت اجرا نمیتوان آن را بر مدیر تحمیل کرد. وظیفه امانی نیز صرفاً برای مدیر تعهد منفی ایجاد میکند، در حالی که وظیفه «ارتقای موفقیت شرکت» تعهدی مثبت است.
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
سیستم های مدیریت دانش مبتنی بر رایانش ابری باعث ایجاد مزیت رقابتی از طریق کاهش هزینه ها و بهبود عملکرد می شوند. پیاده سازی سیستم های مدیریت دانش ابری در سازمان و بهره برداری از مزایای ارزشمند آن، مستلزم شناسایی عوامل موثر بر موفقیت پیاده سازی از نظرطراحان و پیاده سازان است. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق آمیخته یا ترکیبی در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است. در بخش کیفی از روش تئوری زمینه ای یا داده بنیاد و در بخش کمی از روش توصیفی -پیمایشی استفاده شده است . عوامل موفقیت و مدل تحقیق، خروجی روش داده بنیاد است. برای انجام مطالعات میدانی ، براساس عوامل انتخاب شده، پرسشنامه ای تنظیم شد و اهمیت عوامل موفقیت و اولویت آن ها به نظر سنجی بین خبرگان مدیریت دانش و رایانش ابری گذاشته شده است. بر اساس نتایج حاصله عوامل هفت گانه به دست آمده، با احتساب اولویت بندی، به ترتیب شامل عوامل مربوط به اعتماد، عوامل مدیریتی، عوامل انسانی و فرهنگی، عوامل سازمانی،عوامل فنی، عوامل اقتصادی،عوامل محیطی می باشند. مهم ترین پیامد های شناسایی شده بکارگیری این سیستم ها در سازمان ها شامل کاهش زمان انجام فرآیند های مدیریت دانش ، بهبود عملکرد و افزایش مزیت رقابتی می باشد.
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
در این پژوهش ابزاری برای ارزیابی آمادگی سازمان در راستای مهندسی مجدد فرایندهای کسبوکارارائه شده است. برای این منظور در ابتدا با بررسی ادبیات و پیشینه تحقیق ۱۶معیار اصلی و ۱۰۴ زیر معیار مرتبط شناسایی و سپس با نظر خبرگان مورد پالایش و دستهبندی قرارگرفت . در نتیجه این فرایند ۹ معیار اصلی و ۱۸ زیر معیار به عنوان مهمترین عوامل انتخاب شد. سپس با استفاده از روش دیمتل روابط میان معیارهای اصلی و فرعی تحلیل و مشخص شد از بین عوامل شناسایی شده عامل مدیریت ارشد مؤثرترین معیار است.در ادامه با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکهای وزن هر یک از عوامل محاسبه و معیار منابع انسانی بیشترین وزن را به خود اختصاص داد. در نهایت براساس عوامل مذکور، ابزاری جهت سنجش آمادگی برای اجرای مهندسی مجدد فرآیندها در سازمان طراحی و به سنجش آمادگی در یک سازمان (بانک ملت) پرداخته شد. نتایج آزمون ها نشان داد که سازمان مورد مطالعه از آمادگی لازم برای پیادهسازی مهندسی مجدد فرآیندهای کسب و کار برخوردار است.
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۴- )
چکیده
در سال های اخیر شاهد رشد فزاینده ساخت و راه اندازی مجتمع های تجاری در سراسر کشور بوده ایم. اما علاوه بر رشد روز افزون تعداد این مجتمع ها، فقط برخی از آن ها موفق شده اند و تعداد زیادی بازدید کننده را در خود جای می دهند و سایر مجتمع ها، دائماً در حال تغییر کاربری واحدهای تجاری هستند. این در حالی است که کمبود تقاضای واحدهای تجاری در قالب مجتمع های چندمنظوره به همراه رکود فراگیر فضای کسب و کار کشور در سال های اخیر به این امر دامن زده اند. تحقیقات انجام شده در حوزه مجتمع های تجاری بیشتر بر فروش مکان، بازاریابی و تأمین سرمایه متمرکز بوده و مطالعات اندکی در حوزه بررسی عوامل مرتبط با موفقیت این مجموعه ها انجام شده است، بنابراین بررسی عوامل موثر بر موفقیت مجتمع های تجاری ضروری و در عین حال و در عین حال موضوعی بسیار نو و جدید است. مسأله اصلی این پژوهش ارائه الگوی موفقیت مجتمع های تجاری بـا در نظر گرفتن ویژگی های منحصر به فرد ایرانی است. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق با اساتید، خبرگان حوزه ساخت، کارگزاران، بهره برداران مجتمع های تجاری و فروشندگان املاک و مستغلات گردآوری شده است و روش نمونه گیری بر اساس روش گلوله برفی بوده است. از آنجایی که در بررسی تحقیقات داخلی و خارجی، مدل یا الگویی که موفقیت مجتمع های تجاری را بررسی و شناسایی کرده باشد، مشاهده نشد؛ برای نظریه پـردازی و شناسایی ابعاد مدل از روش تئوری داده بنیاد اسـتفاده شد. مصاحبه ها تا مرحله اشباع دنبال و مفاهیم استخراج شد. در ادامه پس از تمرکز بر موضوع، پیوندها توسط "کدگذاری محوری" شناسایی گردید. در پایان، ابعاد خاص و مدل مفهومی به نام "مدل موفقیت برای مجتمع های تجاری توسط "کدگذاری انتخابی" ارائه شده است.