جستجو در مقالات منتشر شده
۶ نتیجه برای مدیریت راهبردی
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
قرن بیست و یک، قرن رویارویی با تغییرات شگرفی در حوزههای فنآوری، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است که شاید هیچ نهاد و سکونتگاهی از تغییرات و رویدادهای آنها مصون نباشد. مدیریت راهبردی یکی از موضوعات مهم سازمانی و نهادی است که طی دهههای اخیر در کانون توجه پژوهشگران و کارشناسان قرار گرفته است. افزون بر این مدیریت راهبردی در میان انبوهی از نظریهها و رویکردهای جدید، در کشورهای پیشرفته و به تبع آن در سراسر جهان و از جمله ایران مطرح شده است که به نوبۀ خود انبوهی از چالشهای جدید نظری و عملی را به همراه آورده است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی گفتمان و نقد چارچوب سعی شده است که مدیریت راهبردی را به عنوان مدیریتی نوین در شرح خدمات آمایش پیشنهاد گردد. لذا در گام نخست بخشهای تشکیل دهنده مدیریت آمایش در شرح خدمات مورد بررسی قرار گرفته و سپس برنامهریزی و مدیریت راهبردی و فرآیند مدیریت راهبردی به عنوان فرآیندی یکپارچه و عملی تشریح شده است و در پایان پیشنهاداتی برای رسیدن به مدیریت راهبردی در شرح خدمات آمایش ارائه شده تا با رسیدن به مدیریت یکپارچه در شرح خدمات آمایش شاهد عملی شدن برنامههای آمایش محور در سرزمین ایران باشیم.
آقای ایمان قیصری، آقای دکتر آرش خلیلی نصر،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
یکی از مدلهای کسبوکار که امروزه در کشور ما نیز بسیار مورد توجه کارآفرینان قرار گرفته است، کسبوکارهای پلتفرمی است که به جای تولید و عرضه محصول، فضا و زیرساختی برای رابطه میان تولیدکنندگان و مصرفکنندگان یک محصول (کالا یا خدمت) ایجاد میکند. با رشد روزافزون این کسبوکارها و دگرگونی این اکوسیستم در جهان و کشور ایران، نیاز به ابزارهای مدیریتی جدید و تکامل یافته در این حوزه به چشم میخورد. این مقاله بر پایه نظریهها و پژوهشهای قبلی در مورد راهبرد و مدیریت منابع انسانی استوار است و بر شناسایی ارتباطات مهم بین راهبرد، منابع انسانی و عملکرد شرکتهای پلتفرمی تمرکز دارد. در این مقاله نخست نقش مهم مدیریت منابع انسانی در عملکرد سازمانها و ایجاد مزیت رقابتی بررسی میشود، سپس نقش رویکرد کارآفرینانه به عنوان متغیر میانجی در رابطه مدیریت راهبردی منابع انسانی بر عملکرد سازمانهای پلتفرمی بررسی شده و در نهایت به تأثیر متغیر مستقل مسیر دید بر عملکرد شرکتهای پلتفرمی و تأثیر این متغیر بر رابطه مدیریت راهبردی منابع انسانی با عملکرد شرکتهای پلتفرمی در حالت وجود متغیر میانجی و نبود آن پرداخته میشود. ابزار جمعآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه است که بین شرکت پلتفرمی متوسط داخلی پخش شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که متغیر میانجی رویکرد کارآفرینانه در رابطه مدیریت راهبردی منابع انسانی بر عملکرد شرکتهای پلتفرمی یک میانجی کامل است و شرکتهای دارای رویکرد کارآفرینانه و دیدگاه مسیر دید، قادر به دستیابی به عملکرد بالاتری هستند.
دکتر حامد دهقانان، دکتر حسین رحمان سرشت، دکتر وحید خاشعی، آقای محمد وکیلی،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف این پژوهش، ارائه الگویی برای شایستگیهای مشاوران راهبردی مدیریت و سازمان است. روش پژوهش، رویکرد ظاهرشونده گلیزر نظریه دادهبنیاد است. خبرگان این پژوهش را ۲۱ نفر از متخصصان حوزه مشاوره مدیریت تشکیل میدهند که با نمونهگیری هدفمند و به شیوه گلوله برفی انتخاب شدهاند. از مصاحبههای نیمه ساختاریافته بهمنظور گردآوری دادهها و از نرمافزار مکس کیودا نسخه ۱۰ و کدگذاری سهگانه برای تجزیه تحلیل یافتهها استفاده شد. نتایج نشان داد شایستگیهای مشاور مدیریت شامل پنج دسته شایستگیها است که بهصورت یک هرم تقسیمبندی میشوند. جمع شدن این شایستگیها در یک مشاور راهبردی شرط لازم برای موفقیت طرح مشاوره است. در پایینترین سطح، شایستگیهای شخصیتی قرار دارند؛ این شایستگیها بهنوعی برای موفقیت هر فردی مؤثر هستند، اما برای مشاور مدیریت یک ضرورت محسوب میشوند. در سطح دوم شایستگیهای عمومی مدیریت و مشاوره قرار دارند که برای هر مدیر و مشاوری الزامی است. در بالاترین سطح هرم نیز دو دسته شایستگیهای تخصصی مدیریت راهبردی و مشاوره مدیریت وجود دارد. شایستگیهای مدیریت راهبردی برای همه کسانی که دستاندرکار تدوین، اجرا یا کنترل راهبردهای سازمان هستند، مشترک است و شایستگیهای مشاوره مدیریت نیز بین همه کسانی که در سطح مدیریت ارشد سازمان به امر مشاوره اشتغال دارند، مستقل از اینکه زمینه مشاوره چه حوزهای از مدیریت باشد، مشترک میباشد.
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده
بهطور سنتی سازمانها از رویکرد استراتژی رقابتی در تدوین راهبردهای خود استفاده میکنند. درصورتیکه، در فضای کسبوکار امروز که در آن سازمانها تعامل بیشتری با یکدیگر داشته و بر یکدیگر اثر میگذارند، مدیریت استراتژیک نیازمند طرز فکری جدید و دیدگاهی تعاملی بهمنظور جایگزین نمودن رویکرد رقابتی-مشارکتی با رویکرد رقابتی است. این دیدگاه جدید در مفهوم «اکوسیستم کسبوکار» تجلی مییابد. اکوسیستم کسبوکار شبکهای از بازیگران مختلفی است که موفقیت و بقای آنها به یکدیگر وابسته است. مطابق این مفهوم، سازمانهای امروزی نه بهصورت بازیگران مجزا، بلکه باید بهصورت جزئی از یک اکوسیستم درنظر گرفته شوند. این سازمانها درون شبکهای متشکل از بازیگران مختلف به فعالیت میپردازند، لذا استراتژی آنها باید هم براساس محیط درونو برون سازمان(استراتژی سطح سازمان) و هم براساس تعامل با سایر بازیگران (استراتژی سطح اکوسیستم کسبوکار) تدوین شود. این تحقیق با تمرکز بر تعامل سازمانها با یکدیگر، به تبیین اهداف استراتژیک صنعت بانکداری ایران در سطح اکوسیستم کسبوکار پرداخته است. روش تحقیق این پژوهش ترکیبی(کیفی-کمی) و جامعه آماری آن صنعت بانکداری است. در فاز کیفی، با ۳۰ خبره نظام بانکی ایران، مصاحبههای عمیق با سوالات باز انجام شده که پس از تلخیص و طبقهبندی دادهها با کمک روش داده بنیاد، اهداف استراتژیک سطح اکوسیستم کسبوکار صنعت بانکداری شناسایی شده است. در فاز کمی، این اهداف از طریق پرسشنامه توسط ۱۰۰ خبره نظام بانکی مورد تأیید قرار گرفته است. از نتایج مهم این تحقیق میتوان به شناسایی و تبیین پنج هدف استراتژیک در سطح اکوسیستم کسبوکار صنعت بانکداری کشور نام برد که جزو نوآوری این تحقیق نیز بهشمار میآید.
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مطالعه همنویسندگی و تبیین الگوی همکاری میان پژوهشگران حوزه مدیریت راهبردی در ایران است. روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است و با رویکرد علمسنجی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل تمامی مقالات و نویسندگان مقالات داخلی حوزه مدیریت راهبردی است که در مجموع شامل ۳۲۰ عنوان مقاله در ۳۲ نشریه داخلی مرتبط با این حوزه بوده که در بازه زمانی ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۵ شناسایی شده است. از تحلیل شبکههای اجتماعی برای تحلیل دادهها استفاده شده و در تحلیل شبکه همنویسندگی از نرمافزار UCINETو Gephi کمک گرفته شده است. یافتهها نشان میدهد که بیشترین الگوی نویسندگی مورد استفاده در تولید این مقالات الگوی دو نویسندگی است. ۶۰۶ نویسنده منحصربهفرد در تشکیل شبکه مقالات نقش داشتهاند که از این میان ۱۰۲ نویسنده دارای نقش تأثیرگذاری بودهاند. این بررسی نشان داد که عادل آذر، سیدحمید خدادادحسینی و همچنین مشترکا سیدمحمود حسینی و سیدرضا سیدجوادین به ترتیب رتبه اول تا سوم را در فراوانی مقالات به خود اختصاص دادهاند. در شاخص مرکزیت رتبه، عادل آذر، سیدحمید خدادادحسینی و سیدمحمود حسینی به ترتیب رتبه اول تا سوم را دارا هستند. در شاخص مرکزیت بینابینی، سیدحمید خدادادحسینی در رتبه نخست و علی دیواندری و سیدمحمود حسینی به ترتیب در رتبههای دوم و سوم قرار دارند. ضمن اینکه در شاخص مرکزیت نزدیکی نیز سه رتبه اول عبارتند از سیدعلی موسوی، حسین صفری و نادر مظلومی.
دوره ۲۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
پیامدهای اجتماعی و سیاسی برخاسته از فروسایی محیطی، محیط زیست را در کانون مباحث سدۀ بیست و یکم قرار داده است، به گونه ای که ناامنی بومشناسی و نابودی بنمایه های زیستکره بهعنوان بخشی از تهدیدهای غیرسنتی با جستار امنیت انسانی پیوند استواری یافته است. شهرستان تربت جام طی چند دهۀ گذشته درگیر یک رشته مسائل زیستمحیطی بوده است. مقالۀ حاضر به تبیین سناریوهای محتمل فراروی محیط زیست این شهرستان می پردازد. روششناسی حاکم بر پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی است. درونداده های مورد نیاز با روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری و با بهره گیری از نرمافزارهای Micmac وScenario Wizard و مدل FARAS مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که از شانزده وضعیت احتمالی مربوط به چهار سناریو با سازگاری قوی، وضعیتهایی که مناسبات فراروی آیندۀ محیط زیستِ شهرستان تربت جام را نامطلوب (در آستانۀ بحران و بحرانی) بیان میکنند، بیشترین وضعیتهای احتمالی ممکن را دربر میگیرند. بر این پایه، راهبرد مدیریت پایدار تخصیص منابع کنونی و آیندۀ زیستمحیطی در وضعیت در آستانۀ بحران و راهبرد تعدیل قوانین و دیدگاههای کنونی نسبت به محیط زیست و بنیادهای زیستمحیطی در سطح کشور و متناسب با آن در سطح شهرستان تربت جام در وضعیت بحرانی، مناسبترین راهبردها شناخته شد.