جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای شبیهسازی.
سید خلیل سجادی، محمد علی خاتمی فیروز آبادی، ُمحمد تقی تقوی فرد، جهانیار بامداد صوفی،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
پژوهشهای اخیر نشان داده است که بانکها با شناسایی و تقسیمبندی مشتریان به گروههایی با نیازها و الگوهای رفتارهای مشابه میتوانند سودآوری خود را از ارائه خدمات و محصولات بهشدت افزایش دهند و با شناسایی مشتریان مشابه، رفتار آنها را تحلیل و جهت کسب بیشترین مطلوبیت برای آنها، خدمات و محصولات خود را عرضه کنند. در این پژوهش براساس پنج ویژگی هریک از مشتریان شامل آخرین زمان مراجعه، تعداد تراکنش، مبلغ سپردهگذاری، مبلغ وام و مانده معوقات وامها در طول یکسال فعالیت از پایگاه داده بانک استخراج شد و سپس به کمک الگوریتم کا میانگین مشتریانخوشهبندی شدند. سپس الگوی چندهدفه تخصیص خدمات بانک به هرکدام از خوشهها طراحی شد. اهداف الگوی طراحی شده افزایش میزان رضایت مشتریان، کاهش هزینهها و کاهش مخاطره تخصیص خدمات بود. با توجه به آنکه مسئله دارای یک راهحل بهینه نبوده و هر یک از ویژگیهای مشتری دارای یک تابع توزیع احتمالیاند، برای حل از شبیهسازی استفاده شد. نتایج به دست آمده بهبود قابل توجهی از سطح ارائه خدمات و محصولات به مشتریان بانک را نسبت به وضعیت فعلی نشان داد. در این پژوهش از نرمافزارهای وکا و آر برای دادهکاوی و ارنا برای شبیهسازی و بهینهسازی استفاده شد. از نتایج این پژوهش در توسعه و ساخت نرمافزار تحلیلی مشتریان در یکی از بانکهای خصوصی کشور استفاده شد.
دوره ۱۷، شماره ۶۹ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
نگارندگان در این پژوهش بر آنند تا به شیوه تحلیلی و توصیفی، درونمایه اخلاقی رمان ملت عشق را براساس نحوه بیان نویسنده تفسیر کنند. شافاک در این رمان با وامگیری از اندیشههای شمس و مولانا و با بازخوانی خلاقانه و نوآورانه عشق در دو روایت موازی و با تمرکز بر چهل قانون شمس، ضرورت رویآوردن به اخلاق و معنویت را در زندگی گذشته و امروز یادآور شده است؛ اگرچه رمان در دو زمان و مکان متفاوت روایت شده است که تفاوت چشمگیری دارند از آنجا که هر دو دارای یک بنمایهاند؛ به شکلی بیشباهت به یکدیگر نیستند. یکی از علل توفیق روزافزون شافاک به نحوه تلفیق سنت و مدرنیته و پیوند نامرئی این دو داستان برمیگردد؛ اما دلیل اصلی اقبال خوانندگان به این رمان را میتوان معطوف به روایت دوم و نحوه آشنایی و ارتباط شمس و مولوی دانست. مغناطیس رابطه رازناک شمس و مولوی که روایت اول را در خود مستحیل ساخته موجب استحاله معنوی خوانندگان این رمان شده است.
یافتههای پژوهش، حاکی از آن است که نویسنده، مسائل معنوی را در این رمان به دو شیوه مستقیم و غیرمستقیم در کانون توجه خویش قرار داده و مجدانه در القای ارزشهای اخلاقی کوشیده است: در روش مستقیم، نویسنده با تمسک به گزارههای خبری، بهرهگیری از مجاوبهها و استدلالآوری و جملههای قصار و در روش غیرمستقیم از طریق توصیف، بهرهگیری از نماد و تشبیه، عملکرد شخصیت داستانی و همچنین شگردهای آیرونیک، تنگناهای اخلاقی را تبیین کرده و با تصویرسازی و جزئینگری، زمینه پرورش درک اخلاقی را در مخاطبان فراهم ساخته است. در نهایت، خوانندگان این رمان نیز به مدد شبیهسازی، همدلی و تخیل توانستهاند به تقویت حواس اخلاقی خویش نائل آیند.