۹ نتیجه برای محقر
دوره ۵، شماره ۲ - ( شماره ۲ پیاپی ۱۹- ۱۳۸۰ )
چکیده
-
علی محقر، سید جلال الدین حسینی دهشیری، علیرضا عرب،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
عدم قطعیت، جزء جداناشدنی و اجتنابناپذیر پروژهها است. وجود ریسک و عدم قطعیت در پروژهها موجب کاهش دقت در تخمین مناسب اهداف شده و باعث کاهش کارایی پروژهها میشود. در این راستا دستیابی به ابزاری که دست به ارزیابی سطح ریسک پروژه زده و به تبع آن میزان انحراف واقعی را برآورد کند، بسیار ضروری است. بنابراین، نیاز به شناخت و مدیریت ریسک در پروژه، کاملاً روشن است. یکی از مشکلات مدیران پروژهها، شناسایی و نحوه برخورد با ریسکها در پروژه میباشد. شناسایی و اولویتبندی ریسک، به دلیل وجود محدودیت در پروژهها مسئلهای مهم در مدیریت ریسک است که برای مدیریت موفق ریسک، لازم است صورت بپذیرد. هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلی مبتنی بر روش تصمیمگیری چند معیاره بهترین- بدترین که به عنوان یکی از تکنیکهای نوین تصمیمگیری چند معیاره مطرح است، به منظور اولویتبندی ریسکهای پروژه و همچنین رویکرد ساختار شکست ریسک که فرآیند شناسایی ریسک را ساختارمند نموده و فاز شناسایی را از منظر پوشش دهی ویژگیها و مشخصههای پروژه افزایش میدهد، میباشد. بدین منظور ابتدا با استفاده از رویکرد ساختار شکست ریسک و بهرهگیری از مدلهای شناختهشده این حوزه، شاخصهای ارزیابی ریسکهای مرتبط با پروژه در قالب یک مطالعه موردی در پروژه سیکاس پارک گروه پیشگامان کویر یزد استخراج شد، سپس با بهرهگیری از روش بهترین- بدترین و نظرات خبرگان ارزیابی و اولویتبندی شدند و در نهایت ریسکهای مرتبط با هر یک از شاخصهای اولویت دار استخراجشده و راهکارهایی به منظور مدیریت آنها ارائه گردید.
دوره ۱۰، شماره ۲۰ - ( ویژه نامه پیاپی ۴۶- ۱۳۸۵ )
چکیده
سیستم تولید به هنگام(JIT) به منظور تولید و ارائه محصولات و خدمات مورد نیاز با حداقل موجودی ممکن ارائه شده است. مقاله حاضر با هدف ارائه نمونهای از کاربرد روش مدلسازی پویایی سیستم برای تحلیل و بهبود رفتار سیستم تولید به هنگام تدوین شده است. در این مقاله ارتباط بین تقاضا برای محصولات، کیفیت محصول تولیدی، موجودی و وضعیت نگهداری ماشینآلات و تجهیزات کارخانه، نرخ تولید و کارایی عرضهکنندگان در یک سیستم پویا بررسی شده است. در ابتدای مقاله صورت مسأله، فرضیه دینامیکی و نمودار علّی- معلولی حاکم بر مسأله و نمودار جریان سیستم ارائه شده است و در ادامه با توسعه یک مدل دینامیکی رفتار مدل از زوایای مختلف بررسی شده است.
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( شماره ۳ پیاپی ۵۲- ۱۳۸۶ )
چکیده
انتخاب نیروی انسانی پروژه یا شکل امروزی آن گروه پروژه از دغدغههای مدیران پروژه است، زیرا ماهیت فعالیتهای پروژهای از جمله محدودیت زمانی و موقتی بودن ایجاب میکند که افراد بسرعت جذب فعالیتها شده و اغلب کارها و فعالیتهای نامتعارف را با تجربیات قبلی انجام دهند. پس در این تحقیق سعی شده است تا الگو و مدلی برای انتخاب نظاممند و بر پایه اصول علمی جهت انتخاب گروه(تیم) یک پروژه و یا مراحلی از آن ارائه شود. این مدل براساس الگوی سازگاری فازی پایهریزی شده است. مفهوم سازگاری فازی برای سنجش میزان تناسب بین دو مجموعه فازی استفاده میشود که در این تحقیق تناسب بین دو مجموعه فازی مهارتهای هدف پروژه و مهارتهای گروههای بالقوه مورد سنجش قرار میگیرد. در این تحقیق ابتدا با استفاده از برنامهریزی پروژه، فعالیتها و مهارتهای مورد نیاز، مدت زمان فعالیتها، هزینههای هر فرد و برنامه تخصیص افراد به پروژه استخراج میشود. در گام بعد درجه عضویت هریک از مهارتهای هدف پروژه تعیین میگردد و به صورت مجموعه فازی مهارتهای هدف تعریف میشود. سپس با استفاده از همین روش، مجموعه فازی مهارتهای افراد تعریف میشود. در گام بعد با استفاده از مفهوم اجتماع فازی، گروههای بالقوه تشکیل میشوند. در گام بعد با تعیین و تعریف سطح کیفی, گروهها پالایش میشوند. سپس با استفاده از مفهوم سازگاری، درجه سازگاری گروههای پالایش شده محاسبه میگردد. همچنین هزینههای هر گروه نیز مورد محاسبه قرار میگیرد. در گام بعدی با استفاده از مقادیر درجه سازگاری و مقادیر هزینه گروههای پالایش شده، ماتریس تصمیمگیری تشکیل میشود. در ادامه وزن شاخصهای درجه سازگاری و بودجه مورد نیاز هر گروه با استفاده از آنتروپی شانون تعیین میگردد. در پایان نیز با استفاده از روشSaw گروهها رتبهبندی میشوند و گروه بهینه انتخاب میگردد. در نهایت گروه انتخاب شده به پروژه تخصیص داده میشود. همچنین در پایان یک مورد کاربردی ارائه میشود.
دوره ۱۱، شماره ۲۰ - ( ویژه نامه پیاپی ۵۵- ۱۳۸۶ )
چکیده
با توجه به اهمیت روزافزون سرمایههای دانستهای۱ و ضرورت ارزیابی آنها جهت مدیریت بهتر این منابع در راستای ایجاد مزیت رقابتی پایدار، یکی از وظیفههای مهم مدیریت در یک سازمان (اعم از تولیدی و خدماتی)، تعیین شاخصهایی است که وضعیت موجودی و بهکارگیری این داراییها را به گونهای کارامد واثربخش نشان دهد. در این راستا، تعیین معیارهایی برای انتخاب شاخصهای سنجش، ضروری به نظر میرسد. از سوی دیگر به منظور افزایش دقت و کاهش پیچیدگی و ابهام ناشی از تازگی موضوع در سطح جهانی و بهویژه در ایران، در این مقاله، روش فرایند تحلیل سلسلهمراتبی با رویکرد فازی۲ جهت تصمیمگیری در مورد رتبهبندی شاخصها مورد استفاده قرار میگیرد. به طور خلاصه اینGDSS پیشنهادی، ۳ مرحله از فرایند انتخاب شاخصهای ارزیابی سرمایههای دانستهای را پشتیبانی می کند. در این مقاله در مرحله اول جهت توسعه مدل ضرایب اهمیت معیارها، از دانش برخی از مدیران صنعت خودرو بهره گرفته شد. سپس در مرحله دوم به کمک روش AHP فازی، رتبهبندی شاخصهای سنجش سرمایههای دانستهای در صنعت خودرو انجام میشود و درنهایت با بهکارگیری قواعدی، در مورد بهکارگیری سرمایههای دانستهای تصمیمگیری میشود.
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( شماره ۴ پیاپی ۶۹- ۱۳۸۹ )
چکیده
طراحی و پیاده سازی سیستم مدیریت کیفیت در سازمان ها در صورتی که مبتنی بر شرایط خاص
سازمان ها باشد می تواند سبب بهبود عملکرد سازمان ها شود. در این صورت مطالعات انجام شده
درباره تأثیر گذاری فعالیت های سیستم مدیریت کیفیت (شامل هفت فعالیت اصلی) بر عملکرد سازمان ها
(بر اساس چهار معیار اصلی) نتایج متناقضی را نشان داده اند. از این رو در مقاله حاضر که حاصل یک
تحقیق است این رابطه مورد بررسی قرار می گیرد. برای انجام تحقیق از روش مدلیابی معادلات
ساختاری استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که فعالیت های سیستم مدیریت کیفیت بر
معیارهای عملکردی رضایت کارکنان، رضایت مشتریان و اثربخشی سازمانی تأثیر مثبت و معنا دار
داشته ولی تأثیر گذاری این فعالیت ها بر معیار نتایج مالی و بازار تأیید نشده است.
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده
هدف از مدیریت زنجیره تأمین، بهبود فعالیتهای مختلف اجزا و سطوح یک زنجیره تأمین بهمنظور بهبود وضع کلی سیستم زنجیره تأمین است. ممکن است بین اهداف اجزا و سطوح مختلف در جهت رسیدن به اهداف کلی زنجیره تأمین، تضاد و تناقضهای بسیاری مشاهده شود که این اختلالات و تناقضها به مرور زمان منجر به کاهش قدرت و رقابتپذیری زنجیره تأمین خواهد شد. در تحقیق حاضر سعی شده است تا با استفاده از رویکرد تئوری بازیها و با در نظر گرفتن تعریف و مفهوم تعادل نش، یک مدل همکاری برای زنجیرههای تأمین سهسطحی نامحدود ارائه شود. بهمنظور دستیابی به هدف مذکور، یک زنجیره تأمین سهسطحی با تعداد نامحدودی تأمینکننده، تولیدکننده و خردهفروش مورد نظر قرار گرفته است و با استفاده از مفهوم تئوری بازیها و براساس قرارداد جانبی یا مشارکت در سود، یک مدل همکاری به منظور حداکثرسازی سود کلی زنجیره تأمین طراحی شده است. مدل پیشنهادی از منظر تقعر بررسی، با در نظرگرفتن یک مثال فرضی، سود کلی زنجیره تأمین با استفاده از الگوریتم ژنتیک محاسبه شده و تحلیل حساسیت پارامترهای مدل پیشنهادی با استفاده از طراحی آزمایشها صورت پذیرفته است. در ضمن اعتبار مدل پیشنهادی به کمک رویکرد شبیهسازی و با استفاده از نرمافزار ارنا طراحی و بررسی شده است.
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
علارغم اهمیت و تاثیر فراوان بانکها در رشد و توسعه جامعه ، تحقیقات مربوط به مبحث پایداری زنجیره تامین خدمات بانکی بسیار کم و محدود می باشد . هدف این تحقیق شناسایی ابعاد و مولفه های اصلی پایداری زنجیره تأمین خدمات بانکی و ارایه آن جهت اجرا در سیستم بانکی است. جامعه آماری در این پژوهش در بخش کیفی عبارت است از:اساتید راهنما، خبرگان اصلی(مدیران ارشد بانک)، خبرگان دسته دوم (مدیران میانی) ودر بخش کمی شامل خبرگان دسته سوم (کارشناسان زنجیره تأمین) می باشد.در ابتدا با استفاده از روش نظریه برخواسته از داده ها و بر اساس داده های اخذ شده در مصاحبه های عمیق،اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید. پس از آن با انجام فرایند کد گذاری، کدهای نهایی، مفاهیم ومقوله ها استخراج شده ومدل مفهومی تحقیق ارایه گردید.دراین پژوهش دوروش پژوهش کیفی وکمی مورد استفاده قرار گرفت.در روش کیفی از نظریه مبنایی(Grounded theory) استفاده می شود ودر فاز دوم پژوهش (فاز کمی) با استفاده از تکنیک های آماری اعتبار و پایایی مورد بررسی قرار گرفته ،در ادامه روابط علی میان شاخص های مدل بررسی می گردد. برای تحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری(SEM)درمحیط نرمافزارSMART PLS، تحلیلDEMATEL خاکستری و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد .با توجه به تجزیه و تحلیل های بدست آمده ، پس از تایید خبرگان مدل نهایی که شامل شش بعد اصلی (شرایط علی، مداخله گر، زمینه ای ،راهبردها و سیاستگذاری پایداری ،فرایندها واقدامات و نتایج و پیامدها) است ارایه گردید.
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
همپایی فرایندی است که طی آن کشورهایی که از مرز فناوری عقب هستند، شکاف فناورانه خود را با کشورهای پیشرفته جبران کرده و می توانند در سهم بازار هم با آن کشورها رقابت کنند. در فرایند همپایی، کشورهای مختلف مسیرهای متفاوتی را طی کردند که برخی منجر به موفقیت و برخی منجر به شکست شده است لذا وجود یک استراتژی و چارچوب مناسب و داشتن سطح مناسبی از قابلیت های فناورانه و ظرفیت جذب، ضروری است. با توجه به وجود ادبیات گسترده و نبود چارچوبی برای همپایی، هدف این پژوهش استخراج چارچوبی مبتنی بر مرور نظام مند مقالات و تحلیل آنها مبتنی بر روش فراترکیب و نظریه داده بنیاد است. این چارچوب از مطالعه و تحلیل ۹۰ مقاله چاپ شده تا سال ۲۰۱۸ در حوزه مدیریت و کسب و کار در مجلات Q۱ و Q۲ اسکوپوس یا JCR، استخراج شد تا در نهایت، چارچوبی برای همپایی فناورانه ارائه شود. این چارچوب بر اساس فرایند داده بنیاد و با ترکیب پژوهشهای پیشین مدلی پارادیمی ارائه داده است. در نهایت نیز سه رویکرد کلی برای همپایی شامل رویکرد استقلال، همیاری و مشارکت معرفی شد و هر یک از ۶ مقوله مدل پاردایمی برای این سه رویکرد توضیح داده شد. نتایج این تحقیق علاوه بر مدل پارادایمی، خلاء های ادبیات را نیز مشخص کرده است.