۱۲ نتیجه برای انواری رستمی
علی اصغر انواری رستمی، داود خسروانجم، علی رجب زاده، علی شایان،
دوره ۱، شماره ۱ - ( شماره ۱- ۱۳۹۰ )
چکیده
براساس دیدگاه مبتنی بر منابع، قابلیت های سیستم های اطلاعاتی شرکت ها شامل سه دسته قابلیت های داخل به خارج، قابلیت های خارج به داخل و قابلیت های پوشا است. بررسی ها نشان می دهد که این قابلیت ها، توانایی شرکت ها برای ارائه عملکردی بهتر را ارتقا می بخشد و برخورداری آن ها را از موقعیت رقابتی فراهم می کند. با توجه به اهمیت نقش های مختلف این قابلیت ها در عملکرد شرکت ها، همواره این سؤال مطرح است که کدامیک از این قابلیت ها بر موفقیت عملکرد شرکت ها مؤثرند. این پژوهش بر آن است تا با استفاده از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی ((FAHP، رابطه میان این قابلیت ها و عملکرد شرکت ها را مورد تجزیه و تحلیل علمی قرار دهد. به دلیل تعدد شاخص ها، چندگانگی قابلیت ها، پیچیدگی تصمیم گیری ها، برخورد مناسب و علمی با ابهام و عدم اطمینان ذاتی این گونه بررسی ها از روش FAHP بهره گرفته اند. نتایج بررسی ها نشان می دهد که از میان شاخص های مختلف، بازده فروش و بهای تمام شده کالای فروش رفته به عنوان معیارهای کلیدی عملکرد شرکت بوده و از میان سه نوع قابلیت های سیستم های اطلاعاتی، قابلیت¬های سیستم-های اطلاعاتی داخل به خارج محرک مهم تری برای بهبود عملکرد شرکت می باشد. از این رو، قابلیت های داخلی شرکت در پاسخ به بازار، نسبت به قابلیت های خارجی یا برونگرا از اهمیت بیشتری در جهت ارتقای عملکرد شرکت ها برخوردار می باشند.
بهنام شهائی، علی اصغر انواری رستمی، محمد جواد حضوری،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
این پژوهش درصدد بررسی ابعاد، محرکها و پیامد رفتار شهروندی سازمانی در شرکت طراحی مهندسی و تأمین قطعات ایران خودرو (ساپکو) است. با مفهومسازی و عملیاتیسازی رفتار شهروندی سازمانی در دو بُعد رفتارهای اختیاری و فراتر از شرح شغلِ معطوف به همکاران و سازمان و انتخاب چهار محرّک (در چارچوب نظریه مبادله اجتماعی) و یک پیامد فردی، چارچوب مفهومی پژوهش و تدوین گردید. نتایج تجربی تحقیق نشان داد که مبادله رهبر- پیرو، حمایت سازمانی ادراک شده، نقض قرارداد روانشناختی و دلبستگیشغلی، هر یک به نوعی سبب تحریک رفتارهای شهروندی معطوف به همکاران و سازمان میشوند. در این بین، نقض قرارداد روانشناختی و دلبستگی شغلی رابطه معناداری با رفتار شهروندی معطوف به همکاران نداشتند. از طرفی رفتار شهروندی معطوف به سازمان بهطور صرف بر نیت ترک خدمت کارکنان تأثیر منفی معنادار دارد. مضمون کلی نتایج نشان میدهد که نظریه مبادله اجتماعی، چارچوب مناسبی برای تبیین محرکهای رفتارهای شهروندی سازمانی است. هر چند این قضیه در مورد بخشی از نقض قرارداد روانشناختی اندکی تعدیل میشود. همچنین انجام شدن یا نشدن رفتارهای شهروندی معطوف به همکاران نمیتواند نماد و شاخص مناسبی برای پیشبینی احتمال خروج یا ابقای کارکنان در سازمان باشد.
دوره ۵، شماره ۲ - ( شماره ۲ پیاپی ۱۹- ۱۳۸۰ )
چکیده
-
خسرو مرادی شهدادی، دکتر علی اصغر انواری رستمی، دکتر محمد حسین رنجبر، دکتر سید جلال صادقی شریف،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده
تغییرات سریع فناوری، رقابت شدید بنگاههای اقتصادی و جهانیشدن، پدیده درماندگی مالی و ورشکستگی شرکتها را به موضوعی مهم در ادبیات مالی و سرمایهگذاری تبدیل کرده است و توجه فعالان حوزه مالی اعم از سرمایهگذاران، تسهیلاتدهندگان، تأمینکنندگان، شرکای تجاری و دولتها را به خود جلب کرده است. با توجه به نقش سرمایههای فکری در سازمانها میتوان انتظار داشت که شرکتهای برخوردار از سرمایه فکری غنیتر، راهبردهای هوشمنداتهتری برای اجتناب از ورشکستگی داشته باشند. هدف این پژوهش بررسی نقش سرمایه فکری و اجزای آن بر احتمال ورشکستگی شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران است. به این منظور دادههای ۱۴۷ شرکت از شرکتهای تولیدی بورس اوراق بهادار تهران که به روش حذف سیستماتیک انتخاب شدهاند، طی دروه ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۳
مورد مطالعه قرار گرفت. برای اندازهگیری سرمایه فکری از مدل پالیک و برای سنجش احتمال ورشکستگی از تبدیل خروجیهای مدل آلتمن به احتمال ورشکستگی استفاده شد. همچنین برای آزمون فرضیهها نیز از مدلهای رگرسیون چند متغیره با دادههای ترکیبی استفاده شد. نتایج آزمون فرضیهها نشان داد که سرمایه فکری و اجزای آن تأثیر معکوس و معناداری بر احتمال ورشکستگی شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران دارند.
دوره ۸، شماره ۲۰ - ( ویژه نامه پیاپی ۳۶- ۱۳۸۳ )
چکیده
یکی از مهمترین ابزارهای تعیین نقاط قوت، ضعف عملکرد، شناسایی فرصتها و تهدیدهای بیرونی شرکتها، رتبهبندی شرکتها است. از جمله مشکلات اساسی روشهای موجود رتبهبندی شرکتها، تأکید عمده آنها تنها بر یک شاخص اصلی نظیر فروش یا درامد و عدم جامعیت آنها است. به عبارتی دیگر، این روشها بهجای تعیین برترین شرکتها، حجیمترین و بزرگترین آنها را تعیین میکنند. این مقاله درصدد رفع مشکل فوق از طریق ارائه مدل جامع رتبهبندی شرکتها، مبتنی بر عملکردشان است. اگر چه مدل پیشنهادی، بر اساس مدل ارزیابی متوازن شرکتها (BSC) طراحی شده، ولی تفاوتهای عمدهای با آن دارد. در مدل پیشنهادی، پس از مطالعه جامع ادبیات تحقیق، جهت تبیین جامعتر عملکرد شرکتها و تعیین دقیقتر نقاط قوت و ضعف شرکتها، به جای ۴ مؤلفه مذکور در مدلهای BSC از شش مؤلفه اصلی بهره گرفته شده است. این مؤلفهها عبارتند از: مالی، فرایندهای داخلی، مشتری، توسعه و نواوری، نیروی انسانی و مدیریت. با مطالعه جامع ادبیات تحقیق، ۴۲۲ شاخص عملکردی جهت
ارزیابی و رتبهبندی استخراج شد. با توجه به تعدد شاخصها و جهت امکانپذیر کردن قضاوت نهایی
و جمعی در خصوص رتبه نهایی هر شرکت از مدل تصمیمگیری چند شاخص بهره گرفته شد. براساس دادههای بازار بورس اوراق بهادار تهران در خصوص تعدادی از شرکتهای خودروساز
عمده ایران و با بهرهگیری از تکنیک وزندهی آنتروپی شانون و تاپسیس ، مدل پیشنهادی مورد
آزمون عملی قرار گرفت و نتایج آن در انتهای مقاله ارائه شد. جامعیت مؤلفهها و شاخصهای پیشنهادی در کنار امکان بهرهگیری از مدلهای تصمیمگیری چند شاخصه، عمومیت و قابلیت
کاربرد آن در ارزیابی جامع عملکرد و رتبهبندی شرکتهای سایر صنایع کشور (غیر از صنعت خودروسازی) را نیز ممکن و میسر کرده است.
دوره ۹، شماره ۲۰ - ( ویژه نامه پیاپی ۴۲- ۱۳۸۴ )
چکیده
رمز موفقیت سازمانهای برتر ارائه کننده خدمات را میتوان در مشتری مداری و توجه به کیفیت خدمات آنان جستجو کرد. بهدلیل اهمیت کیفیت در صنایع خدماتی و آثار برجسته آن بر رضایتمندی مشتریان، همواره این سؤال مطرح میشود که چگونه میتوان کیفیت خدمات را ارزیابی کرد؟. هدف از این مقاله، تعیین مؤلفههای مؤثر بر کیفیت خدمات بانکی، ارزیابی اهمیت مؤلفههای مؤثر بر کیفیت خدمات از دیدگاه مشتریان و ارائهدهندگان خدمات بانک، تحلیل میزان تطابق میان دیدگاه مشتریان و ارائهدهندگان خدمات در خصوص کیفیت خدمات بانکی و در نهایت فراهم کردن امکان ارتقای عملکرد بانکها در کشور میباشد. به این منظور مطالعهای در بانک رفاه به اجرا در آمد. جهت تعیین مؤلفههای مؤثر بر کیفیت خدمات از ادبیات معتبر علمی، نقطه نظرهای خبرگان و دست اندرکاران آکادمیک و بانکی بهره گرفته شد. برای ارزیابی اهمیت مؤلفهها، نقطه نظرهای نمونهای معتبر و کافی از مشتریان و کارکنان بانک اخذ شد و مورد بررسی و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج تحلیلهای آماری وجود تفاوتی معنادار میان دیدگاه مشتریان و کارکنان بانک در خصوص اهمیت نسبی مؤلفههای کیفیت را به اثبات رسانده است. از طرفی دیگر نیز، نتایج تحلیلها بیانگر وجود تفاوتی معنادار میان اولویتبندی اقدامات اصلاحی مشتریان و کارکنان بانک جهت بهبود کیفیت خدمات میباشد. در ادامه مقاله، جهت تعیین و ارزیابی کمی موقعیت کیفی خدمات بانکی در بانک رفاه، از چهار مدل سرو کوآل عادی و
وزنی، سروپرف و سروایمپرف بهره گرفته شد.
نتایج محاسبههای کمی ریاضی و تحلیلهای آماری مرتبط با آن بیانگر آن است که:
۱- در هر چهار مدل، هم مشتریان و هم کارمندان کیفیت خدمات بانکی را بالاتر از حد متوسط (در حد خوب) ارزیابی کردهاند.
۲- در هر چهار مدل، بر خلاف تصور متعارف و معمول، کارکنان نسبت به مشتریان نمرههای کمتری را به کیفیت خدمات بانکی خود اختصاص دادهاند.
۳- نتایج ارزیابیهای کیفیت بهوسیله مدلهای چهارگانه بیانگر وجود ثباتی معنادار در نتایج میباشد. با توجه به عمومی بودن روشها و مدلهای استفاده شده در این مقاله، نه تنها میتوان از آنها جهت ارزیابی کیفیت خدمات در سایر بانکها، بلکه جهت ارزیابی کیفیت در سایر صنایع خدماتی نیز بخوبی بهره گرفت. از آنجاییکه هدف غایی ارزیابی کیفیت خدمات بانکی، ارتقای سطح کیفی آن است، ضروری است تا تبیینی جامع از نقاط قوت و ضعف بعمل آمده تا بتوان بر آن اساس برنامههای اصلاح و بهبود کیفیت خدمات را طرحریزی کرد و با موفقیت، اثربخشی و کارایی بهینه به اجرا در آورد.
آقای حمیدرضا کیانی، دکتر علی اصغر انواری رستمی، دکتر منصور گرکز،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۹ )
چکیده
این پژوهش به بررسی تأثیر بیشاطمینانی مدیران، کیفیت حسابرسی و هزینه حسابرسی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. برای برآورد مدل و آزمون فرضیههای پژوهش، ۱۲۸ شرکت طی دوره ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۶ بهعنوان نمونه تعیین شد. پس از ارائه آمارهای توصیفی، نتایج آزمونهای مانایی و نتایج آزمون رگرسیونهای چند متغیره خطی ارائه شد. سپس آزمونهای چاو (اف لیمر) و هاسمن برای تعیین نوع مدل تخمین به اجرا در آمد. نتایج آزمونهای چاو و هاسمن، استفاده از روش پانل دیتا با اثرات ثابت را تعیین کردند. برای حصول اطمینان از تخمین مدل پانل دیتا نیز به بررسی نرمالبودن باقیماندهها و بررسی نموداری پسماندها پرداخته شد. نتایج آزمون فرضیهها نشان داد که بیشاطمینانی مدیران بر کیفیت حسابرسی و هزینه حسابرسی از یک طرف و کیفیت حسابرسی نیز بر هزینه حسابرسی ازطرف دیگر تأثیر مثبت میگذارد.
دوره ۱۱، شماره ۲۰ - ( ویژه نامه پیاپی ۵۵- ۱۳۸۶ )
چکیده
یکی از سؤالات اساسی در خصوص بورس اوراق بهادار این است که ارتباط میان جاذبیت سرمایهگذاریهای غیر بورسی و بورسی چگونه است؟ این مقاله درصدد بررسی روابط میان سرمایهگذاریهای منتخب غیربورسی (سپردههای بانکی و اوراق مشارکت) با جذابیت سرمایهگذاری در سهام (نقدینگی سهام و میزان تشکیل سرمایه) شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران است. بر پایه نتایج حاصل از تحلیلهای به عمل آمده در این تحقیق در سطح اطمینان ۹۵ درصد میتوان چنین ادعا کرد که میان میزان جاذبیت سرمایهگذاری در سپردههای بانکی و میزان جاذبیت سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار تهران، ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. این به معنای همسویی میزان جاذبیت سرمایهگذاری در دو بازار مختلف پولی و سرمایهای در ایران است. نتایج حاصل از تحلیلهای بهعمل آمده همچنین نشانگر آن است که علیرغم برخی باورها و بر خلاف تصورات اولیه، سرمایهگذاری در اوراق مشارکت در ایران، مخرب و رقیب فعالیتهای بازار بورس اوراق بهادار تهران و کاهنده جذابیت سرمایهگذاری در آن نبوده وعرضه و فروش آن به عموم، تأثیر بسزا و معناداری بر فعالیتهای بورس نداشتهاست.
دکتر شهرام واحدی، دکتر علی اصغر انواری رستمی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۱ )
چکیده
احتمال سقوط یا ریزش قیمت سهام در بورس اوراق بهادار از اهمیت فراوانی در تحلیل پرتفوی و قیمتگذاری داراییهای سرمایهای برخوردار است و پیشبینی دقیق آن فرایندی پیچیده است. باتوجهبه اهمیت و ضرورت پیشبینی خطرپذیری سقوط قیمت سهام در بورس اوراق بهادار، هدف این پژوهش، ارائه رویکردی احتمالی برای این پیشبینی با رویکرد «شبکههای عصبی مصنوعی» است. مدلهای مبتنی بر این رویکرد که برگرفته از فرایند یادگیری مغز انسان هستند، با استفاده از سرعت محاسباتی رایانه، روابط هرچند پیچیده بین متغیرها را فراگرفته و از آنها برای پیشبینی مقادیر آتی متغیرها استفاده میکنند. نمونه پژوهش شامل دادههای ۲۰ شرکت در دوره ۱۰ ساله ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ است. پژوهش حاضر توانمندی مدلهای شبکه عصبی مصنوعی و تابع پیشبینی حاصل از آنها را جهت برآورد احتمال سقوط قیمت سهام در ایران مورد آزمون قرار میدهد. نتایج نشان داد که مدلهای شبکه عصبی مصنوعی از عملکرد مناسبی برای برآورد احتمال ریزش قیمت سهام در بورس اوراق بهادار برخوردارند.
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( شماره ۴ پیاپی ۵۹- ۱۳۸۷ )
چکیده
امروزه شش سیگما بهعنوان یک رویکرد کارا و اثربخش حل مسأله شناخته شده است، رایجترین متدلوژی در شش سیگما ،متدلوژیDMAIC است که شامل پنج مرحله تعریف مسأله، اندازهگیری و سنجش،تحلیل، بهبود و کنترل میباشد. یکی از مهمترین ارکان متدلوژی شش سیگما استفاده از تکنیکها و روشهای آماری متعدد بهمنظور تحلیل دادهها وشناسایی علل ریشهای معایب میباشد.بهعبارت دیگر یکی از نقاط قوت این روش در مقابل سایر رویکردهای بهبود،استفاده از روشهای آماری می باشد. به گونهای که در فاز تحلیل با استفاده از ابزارهای آماری میتوان میزان تأثیر علل بالقوه را بر عوامل بحرانی کیفیت سنجش کرد. براساس بررسی پژوهشهای انجام شده تاکنون دستهبندیهای متعددی از فنون آماری و جایگاه کاربردی آزمونهای آماری در فاز تحلیل شش سیگما ارائه شده است، که بهطور عمده به دو دسته پارامتریک و ناپارامتریک تقسیم میشوند.
هدف این پژوهش در مرحله اول شناسایی دقیق نارساییها و کمبودهای ناشی از بهکارگیری آزمونهای آماری در فاز تحلیل شش سیگما و در مرحله دوم ارائه راهکار برای برطرف کردن موانع با استفاده از فنون تصمیمگیری چند شاخصه (MADM) در فضای تحقیق عملیات میباشد.
با توجه به نتایج این پژوهش سه دسته از موانع و مشکلات اصلی حاصل از بهکارگیری آزمونهای آماری عبارتند از: شرایط استفاده از فنون آمار پارامتریک مهیا نباشد، حجم دادهها بسیار کم باشد و یا هیچ آزمون فرض مناسبی برای تصدیق علل ریشهای وجود نداشته باشد.
در این پژوهش با هدف برطرف کردن نقایص موجود، به مطالعه منابع علمی معتبر در زمینه فنون تصمیمگیری چند شاخصه و بررسی انواع دستهبندی آن فنون پرداخته شد. در نهایت مدل و الگوریتم جدیدی برای بهکارگیری فنون MADM در فاز تحلیل شش سیگما ارائه شد:
در الگوریتم ارائه شده به ویژگیهای تصمیم گیرنده،مشخصات تکنیکهای MADM ، ویژگیهای مسأله و معیارهای مربوط به جواب بهدست آمده نیز توجه کافی شده است. در ادامه مقاله نتایج حاصل از بهکارگیری بخشی از الگوریتم و مدل پیشنهادی در یک شرکت صنعتی ارائه گردیده است که تأییدی است بر پوشش خلأهای موجود و راهکارهای جدید ارائه شده (در این مقاله در فاز تحلیل متدلوژی شش سیگما). در نهایت و در بخش مطالعه موردی از دو تکنیک رایج آنتروپی شانون و TOPSIS برای سنجش میزان تأثیر علل بالقوه بر عوامل بحرانی کیفیت استفاده شد که نتایج آن با روشهای آماری مقایسه شده است، نتایج نشان میدهد که استفاده از روش MADM علاوه بر تعیین وزن هر علل بالقوه ، رتبهبندی کاملی نیز از علل بالقوه به نسبت میزان تأثیر آنها بر CTQها ارائه میکند.
دکتر علی اصغر انواری رستمی، دکتر اژدر کرمی، دکتر علی اصغر زمانی، دکتر یونس بادآور نهندی، دکتر علی سعیدی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر سازوکارهای حاکمیت شرکتی (شامل تخصص مالی و استقلال هیئت مدیره، وجود حسابرس داخلی و میزان سهامداران نهادی) بر تعامل میان هزینههای نمایندگی و کارایی اطلاعاتی قیمت سهام شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از حیث روششناسی پژوهشی کاربردی، توصیفی از نوع همبستگی، پس رویدادی، و نیمهتجربی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، و نمونه آماری پژوهش شامل ۱۳۰شرکت در بازه زمانی ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۰ میباشد. در این پژوهش از دادههای آرشیوی گذشته برای آزمون فرضیههای پژوهش بهره گرفته شده است. روش تحلیل دادهها نیز روش دادههای پنلی و رویکرد مدلهای لاجیت رتبهای است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که هزینه نمایندگی، که از طریق تعامل بین فرصتهای رشد و جریانهای نقدی آزاد اندازهگیری میشود، تأثیر منفی و معنیداری بر کارایی اطلاعاتی قیمت سهام، که با سرعت تعدیل قیمت سهام شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران سنجش میشود، دارد. همچنین نتایج نقش تعدیلکنندگی سهامدارن نهادی را بر رابطه مذکور تأیید نموده ولی نقش حسابرسان داخلی، تخصص مالی و استقلال هیئت مدیره را تأیید نمینماید. نتایج این پژوهش، نشان داد که فرصتهای رشد و جریانهای نقدی آزاد شرکتها از مهمترین متغیرهای موثر بر کارایی اطلاعاتی قیمت سهام در بورس اوراق بهادار ایران بهشمار میآیند.
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱۲- )
چکیده
این مقاله نتایج آزمون تجربی محرکهای بهکارگیری تکنولوژی اطلاعات در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را ارائه می نماید. جهت نیل به این هدف، ابتدا مدلی مفهومی متشکل از ۵ فاکتور اصلی ارائه گردیده است و سپس این مدل بر اساس داده های ۳۴ کشور توسعه یافته و ۲۱۱ کشور در حال توسعه در سال ۲۰۰۸ از جمله ایران مورد آزمون تجربی قرار گرفته است. نتایج بیانگر نقش مهم و برجسته و معنا دار فاکتور "انتقال دانش از طریق تجارت" یا فاکتور (Trade-Related Knowledge Spillover: TRKS) بر توسعه به کارگیری تکنولوژی اطلاعات در هر دو دسته از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه و همچنین نشانگر اهمیت معنادار فاکتور "منابع مالی جهت سرمایه گذاری" در شتاب بخشیدن به میزان به کارگیری تکنولوژی اطلاعات در کشورهای در حال توسعه می باشد. نتایج حاصله را می توان ابزاری جهت سیاست سازان در راستای توسعه بهکارگیری تکنولوژی اطلاعات بشمار آورد به نحوی که کشورهای در حال توسعه را نیز قادر به بهره مندی از مزایایی نماید که کشورهای توسعه یافته تا کنون از آن بهره مند بوده اند.