جستجو در:
این پژوهش با هدف کشف ایستارهای موجود درباره نافرمانی مدنی در یک سازمان دولتی انجام شده است. راهبرد پژوهش، تحلیل گفتمان انتقادی و مشارکتکنندگان تعداد 20 نفر از کارکنان سازمان یادشده بودند که با روشهای نمونهگیری بیشینه تنوع و نوعی انتخاب شدند. گردآوری دادهها با استفاده از ابزار مصاحبه نیمهساختاریافته تا مرحله اشباع نظری ادامه پیدا کرد. برای تحلیل دادهها براساس رهیافت فرکلاف سه مرحله وصف، تفسیر و تبیین انجام شد. یافتهها به کشف سه گفتمان نافرمانی مدنی به مثابه رفتاری تابو، طبیعی و ضروری منجر شد. براساس گفتمان تابو نافرمانی مدنی، رفتاری غیررسمی و مخرب با پیامدهای کژکارکردی برای سازمان است، درنتیجه امری غیرمجاز تلقی میشود. در گفتمان طبیعی، نافرمانی مدنی یک سازوکار جبری نهفته در طبیعت سازمان است؛ بهطوری که وقتی روال جاری سازمان قادر به پاسخگویی به مطالبات عدالتخواهانه اعضا نباشد، بهطور طبیعی گروهی از آنها به نافرمانی مدنی مبادرت میورزند. در گفتمان ضروری، نافرمانی مدنی پدیدهای اکتسابی از سوی آن دسته از اعضای سازمان محسوب میشود که در اثر بیعدالتی سازمانی به ناکامی و انسداد روانشناختی رسیدهاند و آن را بهعنوان آخرین راه چاره و داروی معالجهکننده بیماری بیعدالتی در سازمان میدانند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |